شهید روح تاریخ و گواه انسانیت است
رئیس جمهور و یاران شهیدش آسمانی شدند
شب سخت یا یکی از سختترین شبهای مردم ایران. تا لحظه به زیرچاپرفتن روزنامه خبرها از سانحه بالگرد حامل رئیسجمهور و همراهان، امیدوارکننده نبود. سختی و حادثه برای سیدابراهیم رئیسی حتی رفتن تا لب مرز شهادت، امر بعید نبود. امر قریب بود. او خود را در معرض خطرات و سختیها و شهادت قرار داده بود. برای او فداشدن در راه خدمت به مردم، و حتی شهادت در این راه، انتخاب متعالی و برگزیدهشده معنا مییافت. معنای زیستن برای او رفتن در دل حوادث بود. آنچه میکرد، انتخابشده و فهمیده شده انجام میداد. ابراهیم خود انتخاب کرد که جهادی باشد. خود انتخاب کرد که پیشمرگ ملت باشد. وجدان او در کار، وجدان یک شهید زنده بود. اراده او در خدمت، اراده محدود و مسدود نبود. تا آخرش را فکر کرده بود. همیشه در میان جمعیت بود. همیشه در سفر، در خطر. وقتی هم در حضر بود، بیتاب سرنوشت مردم میشد. به سرنوشت خودش کاری نداشت و این خصلت آنانی است که آنها را در زمان حیات، شهید زنده مینامند. او بوی جهاد میداد؛ و پاداش خدمات او باید عالی میبود. خبر اگرچه هولناک است، اما رهبر فرزانه و حکیم انقلاب به مردم اطمینان داد که اختلالی در کار کشور بهوجود نخواهد آمد. مردم ایران به آنچه اراده خداوند برای آنان رقم بزند، تسلیم هستند و رضای پروردگار را میجویند. هرچند دست از دعا تا نیمههای شب برنداشتند.
سید ابراهیم رئیسی که دیروز برای افتتاح سد قیزقلعهسی در مرز میان ایران و آذربایجان وارد استان آذربایجان شرقی شده بود، پس از شرکت در مراسم افتتاح سد با حضور الهام علیاف، همتای آذربایجانی خود، برای افتتاح ارتقای کیفیت پالایشگاه تبریز به این شهر عازم شده بود که بالگرد حامل وی در منطقه جنگلی دیزمار بین روستای اوزی و پیر داوود دچار سانحه شد وبه آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت نائل گشت.
امور دانشجویان شاهد و ایثارگر